Monday, November 26, 2007

سوسیالیسم ما , وحشت آنها

سوسیالیسم ما , وحشت آنها

جنبش های اعتراضی در جامعه قدم به عرصه ی جدیدی از مبارزه با وضع موجود، گذاشته اند . جنبش دانشجویی خواسته هایش رادیکال تر از قبل و برای برقراری آزادی و برابری و جامعه ای سوسیالیستی است. ایجاد تشکل های دانشجویی را حق خود دانسته و علیه تبعیض جنسی در دانشگاه مبارزه می کند و مهمتر اینکه کلیت رژیم اسلامی و نظام سرمایه را علت این نابرابری اعلام کرده و خواهان براندازی اش شده است. همینطور در جنبش کارگری نیز این اتفاق رخ داده است و برای نمونه کارگران هفت تپه با همبستگی خود در جهت دستیابی به حقوق خود گام بزرگی برداشته اند . همینطور روز جهانی کودک که مانند سال گذشته در سطح وسیعی برگزار شد و خواهان جامعه ای به دور از هرگونه فقر و نابرابری و خرافه برای کودکان هستند و جامعه ی سرمایه داری را مسبب این امر میدادند. در تمام این اعتراضات نقطه ی مشترک بزرگی وجود دارد . این نقطه ی مشترک براندازی نظام سرمایه داری و حکومت مذهبی درایران است و امروز این شعارها و فعالیتها را از طرف بخش معترض جامعه می بینیم
در درون اعتراضات البته جریانات دیگرهم حضور دارند، اما در این میان تنها صدایی که نقدی عمیق به اتفاقات درون جامعه دارد و به صورت سازمانیافته اعتراضش رابیان می کند جریانی سوسیالیستی است. نشانه های این جریان کم نیستند ، دردانشگاه ها شعارهای سوسیالیستی و چپ بالا برده می شود و کم کم شاهد شکل گیری انجمن ها و تشکل های علنی سوسیالیستی هستیم . در جنبش کارگری، کارگران در جهت ایجاد تشکل های کارگری و سطح بالایی از رفاه و امکانات زندگی تلاش می کنند
در درون جامعه و توده ی مردم هیچ گونه امیدی به بهبود وضع معیشت از طرف جمهوری اسلامی وجود ندارد و در عوض مدام از زندگی بهتر و رفاه وامنیت واقعی و شادی و حق آموزش و ... سخن گفته می شود. سطح خواسته های مردم درحدی که مصلحان اجتماعی گام برمی دارند نبوده و بسیار بالاتر است و روندی بسیار سریعتر را برای دستیابی به حقشان طی می کنند . خواسته ی اصلی مردم بازگشت به دوران سلطنت یا منتظر فلان آخوند محل بودن برای رسیدن به خواسته شان و یا کمک امریکا و قدرتهای جهان برای بهبود وضعشان نیست . این خیالات پوچ حتی در میان عامه ی مردم هم چندان طرفداری ندارد. اعتراضات جامعه هرچند هنوز آنطور که باید سازمانیافته و منسجم نیست ، اما با سرعت به این سمت پیش میرود
قدمهای بزرگی که کارگران ودانشجویان و زنان در این راه برداشته اند گواه آغاز این شکل از مبارزه است. و این چپ شدن جامعه را تمام جریانات اپوزیسیون و نیروهای خود رژیم اسلامی هم درک کرده اند و با زحمت زیادی تلاش می کنند جامعه را از کمونیسم بترسانند. از جمله ابتکارات ج.ا در این مسیر نمایش چهره ی مارکس در صفحه ی تلویزیون و دچار اختلالات روانی خواندن او است . همینطور پخش فیلمهای ضد کمونیستی مربوط به انقلاب کارگری1917 روسیه و از این دست اقدامات که سعی درخراب کردن چهره ی آن انقلاب به شیوه ای کهنه و جنگ سردی را دارند
این دست تبلیغات از سر ناچاری و راه چاره نداشتن جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات مردم است و کمتر تأثیری در مبارزه ی مردم برای آزادی و برابری داشته و کاملاً بالعکس میبینیم که شعارهای چپ و کمونیستی است که روز به روز بیشتر وپرطرفدارتر میشود . جامعه نیرو و خط سیاسی که در اعتراضاتش سازماندهی اش کند را انتخاب کرده و می کند و این تبلیغات بیانگر همین امر است

Friday, November 2, 2007

اطلاعیه پایانی پلنوم 29 کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران

اطلاعیه پایانی پلنوم 29 کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری ایران
بیست و نهمین پلنوم کمیته مرکزی حزب در روزهای 27 و 28 اکتبر 2007 (5 و 6 آبان 1386) با شرکت اکثریت اعضای کمیته مرکزی، مشاورین کمیته مرکزی و با حضور کادرهای حزب برگزار شد. پلنوم پس از پخش سرود انترناسیونال و بک دقیقه سکوت در گرامیداشت یاد جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم و به یاد عزیز منصور حکمت کار خود را آغاز کرد
در سخنرانی افتتاحیه حمید تقوائی به شرایط سیاسی جامعه و روند تحولات در فاصله بین دو پلنوم پرداخت و مشخصا بر ناتوانی رژیم در مرعوب کردن جامعه و گسترش اعتراضات ومبارزات کارگری و دانشجوئی و مبارزه علیه اعدام و در دفاع از زندانیان سیاسی در این دوره تاکید کرد. بعد از سخنرانی افتتاحیه، اصغر کریمی رئیس هیئت دبیران گزارش عرصه های مختلف فعالیت حزب در فاصله بین دو پلنوم را به پلنوم ارائه داد. دوره چند ماهه اخیر یکی از پرتلاطم ترین دوره ها در روند اعتراضات و مبارازت مردم و یکی از فعالترین دوره های فعالیت حزب بود و گزارش اصغر کریمی بروشنی این واقعیت را منعکس میکرد. وضعیت مالی حزب و ضرورت فعالیتهای وسیع تر و همه جانبه تر برای تامین هزینه های حزب بویژه هزینه تلویزیون کانال جدید از دیگر موضوعاتی بود که در گزارش رئیس هیئت دبیران حزب مورد تاکید قرار گرفت. در این مورد سمینار ویژه ای در جوار پلنوم برگزار شد و راههای عملی تامین مالی حزب مورد بررسی قرار گرفت
بحث در مورد موقعیت جنبشهای اجتماعی و افق انقلاب در ایران، پلاتفرم فعالیتهای حزب در کردستان و همچنین اساسنامه حزب از دستورات دیگر پلنوم بود. بعلت فشردگی مباحث و ضیق وقت پلنوم فرصت بحث و تصمیم گیری در مورد اساسنامه را نیافت و این دستور به پلنوم بعد محول شد. در مورد پلاتفرم حزب در کردستان نیز پلنوم بعد از بحث در مورد مفاد و بندهای مختلف آن تصویب نهائی این سند را به دفتر سیاسی محول کرد
مهمترین بحث پلنوم موقعیت امروز جنبشهای اجتماعی و چشم انداز انقلاب سوسیالیستی در ایران بود که بوسیله حمید تقوائی معرفی شد. در این بحث شرایط سیاسی و سیر تحولات سیاسی در ایران از زاویه مقابله میان سه جنبش اصلی اجتماعی در ایران، جنبش ناسیونالیسم پروغرب، جنبش ملی اسلامی و جنبش کمونیسم کارگری، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. منزوی شدن جنبش ملی - اسلامی و ناسیونالیسم عظمت طلب و رشد نفوذ سیاسی و اجتماعی جنبش کمونیسم کارگری و نقش رو به رشد آن در شکل دادن به فضا و فرهنگ اعتراضی در جامعه و همچنین ویژگیهای انقلابی که در ایران در حال شکل گیری است، رابطه آن با جنبشهای اعتراضی جاری از یکسو و با احزاب و جنبشهای اجتماعی از سوی دیگر از جمله موضوعات مهمی بود که در این مبحث مورد بررسی قرار گرفت. در این بحث اعضای کمیته مرکزی و دیگر شرکت کنندگان در پلنوم فعالانه شرکت کردند و از زوایا و جنبه های مختلفی این موضوع را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند
آخرین دستور پلنوم به سیاق همیشه انتخاب دبیر کمیته مرکزی و اعضای دفتر سیاسی بود. پلنوم به اتفاق آرا حمید تقوائی را بعنوان دبیر کمیته مرکزی انتخاب نمود. ٢١ نفر زیر نیز بعنوان اعضای دفتر سیاسی حزب انتخاب شدند
محمد آسنگران، محسن ابراهیمی، مینا احدی، عبدالله اسدی، سیامک بهاری، فاتح بهرامی، امیر توکلی، کیوان جاوید، فرشاد حسینی، شهلا دانشفر، بهرام سروش، سهیلا شریفی، عصام شکری، مصطفی صابر، حسن صالحی، مرتضی فاتح، اصغر کریمی، خلیل کیوان، نوید مینائی، مریم نمازی و کاظم نیکخواه. در جلسه کوتاه دفتر سیاسی که بلافاصله پس از پلنوم برگزار شد مصطفی صابر به اتفاق آرا بعنوان رئیس دفتر سیاسی انتخاب شد
فیلم مباحث پلنوم 29 بزودی روی سایت های حزب در اختیار عموم قرار خواهد گرفت
حزب کمونیست کارگری ایران
31 اکتبر ٢٠٠٧، 9 آبان ١٣٨6

سکولاریست سال

مينا احدى به عنوان سکولار سال برگزيده شد

روز شنبه ٣٠ اکتبر2007 در شهر لندن, طى مراسم با شکوهى مينا احدى بعنوان سکولار سال برگزيده شد
جامعه سکولار انگليس هر ساله از ميان شخصيتهاي جهاني يک نفر را به عنوان سکولار سال انتخاب ميکند. امسال هم طبق روال هر ساله از ميان شخصيتهاي جهاني و سکولار ابتدا 10 نفر را کانديد سکولار سال کرده و از ميان آنها 5 نفر انتخاب شدند. از ميان اين 5 نفر روز شنبه 20 اکتبر مينا احدي به عنوان سکولار سال برگزيده شد. دو سال قبل مريم نمازى از طرف اين نهاد به عنوان سکولار سال برگزيده شد بود.
در مراسم امسال روز شنبه 20 اکتبرابتدا “کيت پارت شيوزوود” مسول جامعه سکولارهاي انگليس به حاضرين خوشامد گفت و بعد از اجراى چند آهنگ از طرف يکى از هنرمندان و اجراى چند برنامه تفريحى، جايزه سکولار سال از طرف نويسنده سر شناس انگليس جان اسميت john smithبه مينا احدى تقديم شد
در اطلاعيه رسمى جامعه سکولار در اين مورد آمده است: منيا احدى سالهاى سال است در دفاع از حقوق انسانى مبارزه ميکند. تشکيل کميته عليه سنگسار در سال ٢٠٠١ و همچين فعاليت بعنوان سخنگوى کميته بين المللى عليه اعدام و فعاليت در ” عليه تبعيض سازمان دفاع از حقوق زنان” و تشکيل سازمان اکس مسلم در آلمان از جمله فعاليتهاي درخشان مينا احدى در دفاع ازسکولاريزم و حقوق انسان است. در پايان اين بيانيه آمده است: براى جامعه سکولارانگليس جاى بسى خوشحالى است که مينا احدى اين فعال پيگير و خستگى نا پذير را به عنوان سکولار سال انتخاب مى کند
ريچارد داو کينز نويسنده و منتقد سر شناس عليه مذهب که قرار بود اين جايزه را به مينا احدي بدهد، متاسفانه به دليل بيماري در اين مراسم نتوانست حضورداشته باشد. اما او طى پيامى از فعاليتهاى مينا احدى قدر دانايي کرد و او را ليدر مبارزه عليه اسلام سياسي دانست
ريچارد داوکينزدر بخشي از پيام خود چنين نوشته است: “براى اينکه رفتارهاى تروريسم اسلامى را متوقف کنيم کليد ش اين است که زنان آگاه شوند. و مينا احدى به عنوان يک ليدر پر شور در اين راه فعاليت مي کند و مي خواهد آن را خاتمه بدهد. اکس مسلم هاي که در مقابل اينها ايستاده اند شايسته اين هستند که به خاطرفعاليتشان از طرف ما بيشترين قدرداني را دريافت کنند و در جلوى اين صف پرافتخار مينا احدي قرار دارد“. داو کينز مينا احدي را رهبر يک جنبش مترقى و انسانى و مدافع حقوق زنان ناميده و بر گزيده شدن او را بعنوان سکولار سال تبريک گفته است. او همچينين دفاع کامل خود از فعاليتهاى سازمان اکس مسلم را در اين پيام اعلام کرده است
مينا احدى در مراسم دريافت اين جايزه طى سخنان کوتاهى از جامعه سکولار انگليس تشکر کرد و اعلام کرد که سکولاريسم در اروپا در خطر است. او گفت در کشورهاى اروپايي کليسا و مذهب کماکان در دولت و آموزش و پرورش دخالت مى کنند. جنبش سياه اسلام سياسى هم وارد ميدان شده و در مقدرات و زندگى مردم فرارى از کشورهاى اسلام زده دخالت مى کنند.
مينااحدى گفت مذهب بايد از دولت و آموزش و پرورش جدا شود. همه مذاهب و بطريق اولى اسلام سياسى بعنوان يک جنبش تروريستي و ضد انسانى نبايد در زندگي مردم دخالتي داشته باشند. مينا احدى در پايان از ضرورت همکارى و فعاليت هاى گسترده سکولارها در دنيا در دفاع از سکولاريسم صحبت کرد. اين سخنان با تشويق پرشورحاضرين روبرو شد و بعد از پايان مراسم بسياري از حاضرين مينا احدى را در آغوش گرفته و براى او و فعاليت هايش آرزوى موفقيت کردند
انتخاب مينااحدى بعنوان سکولار سال يک موفقيت مهم براى فعالين ضد مذهب و سازمانهاي اکس مسلم محسوب ميشود
سازمان اکس مسلم – آلمان
http://www.ex-muslime.de
2007اکتبر21

Wednesday, October 24, 2007

از 9 اوت تا 7 سپتامبر

روند اعتراضات در اقشار مختلف مردم و بر سر مسائل گوناگون رو به گسترش و ارتقاء بوده است. اعتراضات کارگری بر سر حقوق معوقه و افزایش دستمزد ، امروز هر چه بیشتر به تلاش برای ایجاد تشکل های کارگری تبدیل شده است و طبقه ای به میدان می آید که خواستار حقوق انسانی خود در تمام زمینه های اجتماعی و سیاسی می شود. جنبش زنان از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی مخالفت خود را با حجاب و مذهب اعلام داشته که تا امروز با هیچ سلاحی حکومت نتوانسته آن را به جامعه تحمیل کند . زنان در عرصه های مختلف در دانشگاه، بازار، کار و ... نقش خانه داری و همسر داری که ج.ا سعی در قبولاندن آن به جامعه را داشت کنار زده اند و هر سال گامی به جلو برمیدارد و متشکل تر و رادیکال تر می شود و همه ی جامعه را به حمایت از برابری زن و مرد فراخوان می دهد . مبارزات دانشجویی که بعد از سرکوب های بسیار شدید در اوایل انقلاب نتوانستند مانع رشد این جنبش بشوند، هر سال و به مناسبت های مختلف دست به اعتراض میزند و حق برخورداری از آزادی بیان ، حق آموزش و آزادی و برابری برای همه و سوسیالیسم را می خواهنداین جنبش ها از ابتدای روی کار آمدن رژیم اسلامی همواره وجود داشته اند و دارند و هر بار با روحیه ای سرنگونی طلبانه تر و چپ تر در جامعه و روبه روی نظام حاکم ظاهر می شوند . در 2 سال گذشته مخصوصا در سال جاری شاهد شکل گیری اعتراضات ، بدون اغراق ،در تمام سطوح جامعه بوده ایم . معلمان ، جنبش دفاع از کودکان و جنبش هایی که در بالا نام بردم شکل رادیکال تر و اعتراضی تری و چپ تری گرفته اند . البته حکومت اسلامی هم برای سرکوب این جنبش ها کم مایه نگذاشته است و از هیچ جنایتی دریغ نکرده است از تحریم ها و تورم و فقر تحمیل شده به جامعه تا اعدام و شکنجه در ملأ عام که بانی ای جز جمهوری اسلامی و نظام سرمایه ندارد . در این یکی دو سال اخیر زنان برای برداشتن حجاب ها و بدست آوردن آزادی خود و جامعه هر روز درگیراند. جنبش های اعتراضی کارگری را در قالب تشکل و مجمع عمومی و سندیکا و اتحادیه دیده ایم و این اتفاقی است بسیار بزرگ در منسجم و متحد شدن این جنبش برای سرنگونی ج.ا و سوسیالیسم. همانطور که در مرداد ماه شاهد بودیم کارگران و کمونیستها 18 مرداد را به روز حمایت بین المللی از کارگران زندانی و علیه اختناق جمهوری اسلامی تبدیل کردند. امروز با وجود تمام وحشیگری ج.ا ، از داخل زندان ها فراخوان برای تجمع اعتراضی در روز هفت سپتامبر به تمام جهان می دهند و زندگی شاد و مرفه را حق مسلم خود اعلام می کنند . این موج سرنگونی طلب و سوسیالیستی آنقدر بزرگ و پرتوان شده است که فعالین در بندش به خوبی آن را دریافته اند و جامعه را به درک موقعیت این جنبش فراخوان می دهند نمونه ی جنبش اعتراضی در ایران را در هیچ کجای دنیا نمی توانیم پیدا کنیم. به چپ چرخیدن جامعه و وجود حزبی مثل حزب کمونیست کارگری که دارد همه این تلاش ها را بهم وصل میکند و مرکزیتی واحد به آن میدهد، در جای دیگر نمی بینیم. اینکه زندانیان دربند و زیر شکنجه های مزدوران اسلامی، با نام واقعی شان به جامعه ی جهانی فراخوان برای حمایت از اعتراضات و خواسته هایشان می دهند، نشان میدهد که جمهوری اسلامی چقدر در سرکوب جامعه ناتوان است. در واقع اتکای این فعالین در زندانها به جنبش گسترده و عظیم آزادیخواهان و نیرو و توانی است که در این جنبش میبینند. باید نیروی خودمان را باور کنیم. باید به فراخوان زندانیان در 7 سپتامبر (16 شهریور) پاسخ داد و متحد تر و گسترده تر به تجمع و اعتراض در داخل و خارج دست زد و تک تک این روزها را به روز عقب راندن رژیم اسلامی تبدیل کرد

حزب ما و آزادی زن

قطعنامه درباره ی جنبش آزادی زن اخیرا در دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران تصویب شد و حتما تا الان همه از آن اطلاع دارند قطعنامه به معرفی ریشه های ستم به زن پرداخته و سپس جریاناتی که در جنبش زنان در ایران فعالیت می کنند و موضعشان و نقشی که در هر چه رادیکال شدن این جنبش ایفا می کنند و یا باالعکس موانعی که این جنبش باید آنها را برای رسیدن به رهایی و آزادی نهایی کنار بزند ، می پردازداهمیت این قطعنامه به نظرم در اینجاست که نقش حزب را در بخش رادیکال و آزادیخواه جنبش زنان به درستی نشان می دهد .جایگاه موضع گیری های حزب و فراخوان ها و اطلاعیه هایی که به خصوص در این 1 سال جامعه را به آنها فراخوانده است ، نسبت به دیگر جریانات اپوزیسیون از جمله دوم خرداد یا سلطنت طلب و ملی اسلامی و ... را نشان می دهدجریان دوم خرداد که با نام فمنیسم اسلامی قصد داشت رهبری این جنبش را به دست بگیرد بالعکس مورد تمسخر هم قرار گرفت ، موضعش که نه در مقابل اسلام است و نه مشکلی با ستم بر زن در جهان سرمایه دارد بلکه در کنارشان ، برای رام کردن جنبش زنان و به عقب زدن و مهار کردن رادیکالیزم آن تلاش کرده استجریانات راست پرو غرب و ملی اسلامی ها ، جریاناتی مردسالار و پایبند به مذهب که نه تنها مشکلی با وضع زنان در جامعه ندارند که آنها را تأیید هم می کنند و جایگاهی در جنبش اعتراضی زنان ندارندامثال شیرین عبادی ، مهرانگیز کار و ... که بورژوازی در حاکمیت و بیرون حاکمیت سعی در معرفیشان به عنوان چهره های انساندوست و مدافعان واقعی حقوق زنان می کند و مدال هایی به گردنشان آویزان می کند تا شاید به این شکل بتواند سطح خواسته های زنان در ایران را پایین نشان بدهد . تمام این جریانات از اتفاقی که در ایران می افتد عقب هستند و تغییراتی که برایش تلاش می کنند در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی و دین اسلام با هر روایتی که مد نظرشان است و با این تصویر از جامعه که مردم ایران مذهبی هستند و ... می خواهند از طریق آیه و حدیث و روایت - که البته خودشان در درجه ی اول اینها را ضد زن و انسان نمی بینند – اسلام خوب و تغییرپذیر را جایگزین اسلام بد کنند اعتراض به حجاب ، آپارتاید جنسی ، سنگسار و اعدام که جزء خواسته های اصلی زنان در این چند سال بوده است جایی در این جریانات نداشته است و اگر امروز اسمی از این خواسته ها برده می شود به دلیل حضور حزب کمونیست کارگری ایران و فریادی است که امروز جنبش رادیکال زنان در اعتراضاتش سر میدهد . ح.ک.ک نماینده ی این فریاد و اعتراض زنان در داخل و خارج کشور است . هیچ جریان دیگری واقعیت این اعتراضات و خواسته ها را نمی تواند بازگو کند و مجبور است مدام وجودش را انکار کند . 8مارسی که حزب ما آن را تبلیغ میکرد و در برابر روزهایی مثل روز مادر اسلامی یا مادر ایران زمین و ... گذاشت، نمادی از جنبش پیشرو زنان در جهان می دانست از طرف بسیاری از جریاناتی نام برده در داخل پذیرفته شده نبود و آن را جدای از جنبش زنان در ایران می دیدند ، امروز در جریان 8 مارس 85 بسیاری از تشکلها بودند که به خاطر دریافت مجوز برای برگزاری این مراسم به خود می بالیدند و افتخاری در سابقه ی کاریشان محسوب می شد . نقشی که حزب ما در جلو رفتن و خط دادن این جنبش دارد امروز از طرف هیچ کدام قابل انکار نیست و به آن اعتراف می کنند و هشدار می دهند که ایده های چپ به شدت در جنبش زنان نفوذ کرده استفقط همین یک نمونه ی 8 مارس یا حجاب برگیران ، بی ربط بودن این جریانات را به این جنبش و مطالبات زنان در جامعه ی ایران نشان می دهدوظیفه ای که امروز فعالین پیشرو زنان چه داخل و خارج باید ایفا کنند کنار زدن جریاناتی است که زنان را به خانه نشینی یا به کنار آمدن با حکومت و گامهای آهسته برداشتن و اصلاحات فرا میخوانند و نیازی که این جنبش دارد همانطور که در قطعنامه آمده سازماندهی و رهبری چپ و رادیکال و کمونیستی آن است
زنده باد آزادی زن

کی از کی میترسد؟

طی یک هفته ی اخیر نیروهای انتظامی به دنبال اجرای طرح مبارزه با بدحجابی به تعدادی از آموزشگاه های دخترانه هجوم برده اند و از مربی گرفته تا هنرجو، به همه ی کسانی که در آموزشگاه به اصطلاح بد حجاب هستند تذکر داده اند . در همین آموزشگاه ها، مربیان چندین بار به دخالت مامورین در مورد نحوه ی پوشش خود اعتراض کرده اندهمینطور در ابتدای خیابانهای پررفت و آمد در اصفهان (خیابان نظر و چهار راه حکیم نظامی) باجه های جدید نیروی انتظامی را برپا کرده اند و هر از چند گاه خواهران و برادران بسیجی در چادرهایی جداگانه در ابتدای خیابان مستقر می شوند به مردم تذکر می دهند . از ابتدای مرداد تا به حال کمتر میبینیم که بسیجیان در تعداد 3 یا 4 نفره به خیابان بیایند و تذکر بدهند و معمولا در تعداد بالای 7- 8 نفر خواهر و برادر بسیجی هستند و بعد از 3 -4 ساعت آن محل را ترک می کنند در کنار این اتفاقات به آزار و تهدید مداوم دانشجویان دانشگاه اصفهان ادامه داده و در چند هفته ی اخیر به بهانه های مختلف از جمله اقدام علیه امنیت ملی به دادگاه احضارشان کرده اند ترس بزرگی در دل حکومت اسلامی از همبستگی مردم و از بی حجابی روز افزون در جامعه وجود دارد که غیر قابل انکار است . جنبش های کارگری و دانشجویی که هر بار متشکل تر از قبل ظاهر می شود، ترس را بر اندام جمهوری اسلامی می اندازد . رژیم اسلامی از کوچکترین نشانه های آزادی خواهی در جامعه ، از دختر و پسری که در خیابان دست هم را گرفته اند ، از رنگ کفش و لباس، کوتاهی لباسها ، آرایش و مدل مو و ... می ترسد و آن را نشانه ی براندازی خود می داند و به طرق مختلف با پخش گزارش های جعلی در تلویزیون برنامه ریزی برای طرح های جدید سرکوب را توجیه می کند