Wednesday, October 24, 2007

از 9 اوت تا 7 سپتامبر

روند اعتراضات در اقشار مختلف مردم و بر سر مسائل گوناگون رو به گسترش و ارتقاء بوده است. اعتراضات کارگری بر سر حقوق معوقه و افزایش دستمزد ، امروز هر چه بیشتر به تلاش برای ایجاد تشکل های کارگری تبدیل شده است و طبقه ای به میدان می آید که خواستار حقوق انسانی خود در تمام زمینه های اجتماعی و سیاسی می شود. جنبش زنان از ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی مخالفت خود را با حجاب و مذهب اعلام داشته که تا امروز با هیچ سلاحی حکومت نتوانسته آن را به جامعه تحمیل کند . زنان در عرصه های مختلف در دانشگاه، بازار، کار و ... نقش خانه داری و همسر داری که ج.ا سعی در قبولاندن آن به جامعه را داشت کنار زده اند و هر سال گامی به جلو برمیدارد و متشکل تر و رادیکال تر می شود و همه ی جامعه را به حمایت از برابری زن و مرد فراخوان می دهد . مبارزات دانشجویی که بعد از سرکوب های بسیار شدید در اوایل انقلاب نتوانستند مانع رشد این جنبش بشوند، هر سال و به مناسبت های مختلف دست به اعتراض میزند و حق برخورداری از آزادی بیان ، حق آموزش و آزادی و برابری برای همه و سوسیالیسم را می خواهنداین جنبش ها از ابتدای روی کار آمدن رژیم اسلامی همواره وجود داشته اند و دارند و هر بار با روحیه ای سرنگونی طلبانه تر و چپ تر در جامعه و روبه روی نظام حاکم ظاهر می شوند . در 2 سال گذشته مخصوصا در سال جاری شاهد شکل گیری اعتراضات ، بدون اغراق ،در تمام سطوح جامعه بوده ایم . معلمان ، جنبش دفاع از کودکان و جنبش هایی که در بالا نام بردم شکل رادیکال تر و اعتراضی تری و چپ تری گرفته اند . البته حکومت اسلامی هم برای سرکوب این جنبش ها کم مایه نگذاشته است و از هیچ جنایتی دریغ نکرده است از تحریم ها و تورم و فقر تحمیل شده به جامعه تا اعدام و شکنجه در ملأ عام که بانی ای جز جمهوری اسلامی و نظام سرمایه ندارد . در این یکی دو سال اخیر زنان برای برداشتن حجاب ها و بدست آوردن آزادی خود و جامعه هر روز درگیراند. جنبش های اعتراضی کارگری را در قالب تشکل و مجمع عمومی و سندیکا و اتحادیه دیده ایم و این اتفاقی است بسیار بزرگ در منسجم و متحد شدن این جنبش برای سرنگونی ج.ا و سوسیالیسم. همانطور که در مرداد ماه شاهد بودیم کارگران و کمونیستها 18 مرداد را به روز حمایت بین المللی از کارگران زندانی و علیه اختناق جمهوری اسلامی تبدیل کردند. امروز با وجود تمام وحشیگری ج.ا ، از داخل زندان ها فراخوان برای تجمع اعتراضی در روز هفت سپتامبر به تمام جهان می دهند و زندگی شاد و مرفه را حق مسلم خود اعلام می کنند . این موج سرنگونی طلب و سوسیالیستی آنقدر بزرگ و پرتوان شده است که فعالین در بندش به خوبی آن را دریافته اند و جامعه را به درک موقعیت این جنبش فراخوان می دهند نمونه ی جنبش اعتراضی در ایران را در هیچ کجای دنیا نمی توانیم پیدا کنیم. به چپ چرخیدن جامعه و وجود حزبی مثل حزب کمونیست کارگری که دارد همه این تلاش ها را بهم وصل میکند و مرکزیتی واحد به آن میدهد، در جای دیگر نمی بینیم. اینکه زندانیان دربند و زیر شکنجه های مزدوران اسلامی، با نام واقعی شان به جامعه ی جهانی فراخوان برای حمایت از اعتراضات و خواسته هایشان می دهند، نشان میدهد که جمهوری اسلامی چقدر در سرکوب جامعه ناتوان است. در واقع اتکای این فعالین در زندانها به جنبش گسترده و عظیم آزادیخواهان و نیرو و توانی است که در این جنبش میبینند. باید نیروی خودمان را باور کنیم. باید به فراخوان زندانیان در 7 سپتامبر (16 شهریور) پاسخ داد و متحد تر و گسترده تر به تجمع و اعتراض در داخل و خارج دست زد و تک تک این روزها را به روز عقب راندن رژیم اسلامی تبدیل کرد

حزب ما و آزادی زن

قطعنامه درباره ی جنبش آزادی زن اخیرا در دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران تصویب شد و حتما تا الان همه از آن اطلاع دارند قطعنامه به معرفی ریشه های ستم به زن پرداخته و سپس جریاناتی که در جنبش زنان در ایران فعالیت می کنند و موضعشان و نقشی که در هر چه رادیکال شدن این جنبش ایفا می کنند و یا باالعکس موانعی که این جنبش باید آنها را برای رسیدن به رهایی و آزادی نهایی کنار بزند ، می پردازداهمیت این قطعنامه به نظرم در اینجاست که نقش حزب را در بخش رادیکال و آزادیخواه جنبش زنان به درستی نشان می دهد .جایگاه موضع گیری های حزب و فراخوان ها و اطلاعیه هایی که به خصوص در این 1 سال جامعه را به آنها فراخوانده است ، نسبت به دیگر جریانات اپوزیسیون از جمله دوم خرداد یا سلطنت طلب و ملی اسلامی و ... را نشان می دهدجریان دوم خرداد که با نام فمنیسم اسلامی قصد داشت رهبری این جنبش را به دست بگیرد بالعکس مورد تمسخر هم قرار گرفت ، موضعش که نه در مقابل اسلام است و نه مشکلی با ستم بر زن در جهان سرمایه دارد بلکه در کنارشان ، برای رام کردن جنبش زنان و به عقب زدن و مهار کردن رادیکالیزم آن تلاش کرده استجریانات راست پرو غرب و ملی اسلامی ها ، جریاناتی مردسالار و پایبند به مذهب که نه تنها مشکلی با وضع زنان در جامعه ندارند که آنها را تأیید هم می کنند و جایگاهی در جنبش اعتراضی زنان ندارندامثال شیرین عبادی ، مهرانگیز کار و ... که بورژوازی در حاکمیت و بیرون حاکمیت سعی در معرفیشان به عنوان چهره های انساندوست و مدافعان واقعی حقوق زنان می کند و مدال هایی به گردنشان آویزان می کند تا شاید به این شکل بتواند سطح خواسته های زنان در ایران را پایین نشان بدهد . تمام این جریانات از اتفاقی که در ایران می افتد عقب هستند و تغییراتی که برایش تلاش می کنند در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی و دین اسلام با هر روایتی که مد نظرشان است و با این تصویر از جامعه که مردم ایران مذهبی هستند و ... می خواهند از طریق آیه و حدیث و روایت - که البته خودشان در درجه ی اول اینها را ضد زن و انسان نمی بینند – اسلام خوب و تغییرپذیر را جایگزین اسلام بد کنند اعتراض به حجاب ، آپارتاید جنسی ، سنگسار و اعدام که جزء خواسته های اصلی زنان در این چند سال بوده است جایی در این جریانات نداشته است و اگر امروز اسمی از این خواسته ها برده می شود به دلیل حضور حزب کمونیست کارگری ایران و فریادی است که امروز جنبش رادیکال زنان در اعتراضاتش سر میدهد . ح.ک.ک نماینده ی این فریاد و اعتراض زنان در داخل و خارج کشور است . هیچ جریان دیگری واقعیت این اعتراضات و خواسته ها را نمی تواند بازگو کند و مجبور است مدام وجودش را انکار کند . 8مارسی که حزب ما آن را تبلیغ میکرد و در برابر روزهایی مثل روز مادر اسلامی یا مادر ایران زمین و ... گذاشت، نمادی از جنبش پیشرو زنان در جهان می دانست از طرف بسیاری از جریاناتی نام برده در داخل پذیرفته شده نبود و آن را جدای از جنبش زنان در ایران می دیدند ، امروز در جریان 8 مارس 85 بسیاری از تشکلها بودند که به خاطر دریافت مجوز برای برگزاری این مراسم به خود می بالیدند و افتخاری در سابقه ی کاریشان محسوب می شد . نقشی که حزب ما در جلو رفتن و خط دادن این جنبش دارد امروز از طرف هیچ کدام قابل انکار نیست و به آن اعتراف می کنند و هشدار می دهند که ایده های چپ به شدت در جنبش زنان نفوذ کرده استفقط همین یک نمونه ی 8 مارس یا حجاب برگیران ، بی ربط بودن این جریانات را به این جنبش و مطالبات زنان در جامعه ی ایران نشان می دهدوظیفه ای که امروز فعالین پیشرو زنان چه داخل و خارج باید ایفا کنند کنار زدن جریاناتی است که زنان را به خانه نشینی یا به کنار آمدن با حکومت و گامهای آهسته برداشتن و اصلاحات فرا میخوانند و نیازی که این جنبش دارد همانطور که در قطعنامه آمده سازماندهی و رهبری چپ و رادیکال و کمونیستی آن است
زنده باد آزادی زن

کی از کی میترسد؟

طی یک هفته ی اخیر نیروهای انتظامی به دنبال اجرای طرح مبارزه با بدحجابی به تعدادی از آموزشگاه های دخترانه هجوم برده اند و از مربی گرفته تا هنرجو، به همه ی کسانی که در آموزشگاه به اصطلاح بد حجاب هستند تذکر داده اند . در همین آموزشگاه ها، مربیان چندین بار به دخالت مامورین در مورد نحوه ی پوشش خود اعتراض کرده اندهمینطور در ابتدای خیابانهای پررفت و آمد در اصفهان (خیابان نظر و چهار راه حکیم نظامی) باجه های جدید نیروی انتظامی را برپا کرده اند و هر از چند گاه خواهران و برادران بسیجی در چادرهایی جداگانه در ابتدای خیابان مستقر می شوند به مردم تذکر می دهند . از ابتدای مرداد تا به حال کمتر میبینیم که بسیجیان در تعداد 3 یا 4 نفره به خیابان بیایند و تذکر بدهند و معمولا در تعداد بالای 7- 8 نفر خواهر و برادر بسیجی هستند و بعد از 3 -4 ساعت آن محل را ترک می کنند در کنار این اتفاقات به آزار و تهدید مداوم دانشجویان دانشگاه اصفهان ادامه داده و در چند هفته ی اخیر به بهانه های مختلف از جمله اقدام علیه امنیت ملی به دادگاه احضارشان کرده اند ترس بزرگی در دل حکومت اسلامی از همبستگی مردم و از بی حجابی روز افزون در جامعه وجود دارد که غیر قابل انکار است . جنبش های کارگری و دانشجویی که هر بار متشکل تر از قبل ظاهر می شود، ترس را بر اندام جمهوری اسلامی می اندازد . رژیم اسلامی از کوچکترین نشانه های آزادی خواهی در جامعه ، از دختر و پسری که در خیابان دست هم را گرفته اند ، از رنگ کفش و لباس، کوتاهی لباسها ، آرایش و مدل مو و ... می ترسد و آن را نشانه ی براندازی خود می داند و به طرق مختلف با پخش گزارش های جعلی در تلویزیون برنامه ریزی برای طرح های جدید سرکوب را توجیه می کند